۰۲ شهریور ۱۳۹۲

بررسی امکان میزبانی جام ملتهای آسیا توسط ایران، از زاویه ای دیگر

درود بر همه؛
بعد از مسابقات المپیک و جام جهانی فوتبال که در ابعاد جهانی برگزار می شوند، «بازیهایی آسیایی» مهمترین رویداد ورزشی برای آسیایی ها محسوب می شود. اما برای ایرانیان یک تورنمنت فوتبالی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و آن هم «جام ملتهای آسیا» است. مسابقاتی که هر 4 سال یکبار برگزار می گردد و تیم ملی ما 3 بار قبل از انقلاب موفق شده به مقام قهرمانی برسد ولی متاسفانه با افتادن بختک آخوند بر کشور و به دنبال زیانهای عمیق و شدید در تمام زمینه ها از جمله فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، انسانی، سیاسی و... در ورزش نیز عقبگرد کرده ایم و به ویژه در فوتبال آنچنان دچار ادبار و بدبختی شده ایم که تحت مدیریت سرداران سپاه(شکنجه گران دهه ی 60) نه استادیوم مدرن داریم، نه گردش مالی شفاف و مناسب، نه باشگاههای پیشرفته و به روز و نه سطح فنی و تکنیکی درخور.
در این وانفسا، مدتی است که مسئله ی «میزبانی جام ملتهای آسیا» در سال 2019 به مسئله ی روز فوتبال تبدیل شده، به گونه ای که در پانزدهمین سال پخش برنامه 90، عادل فردوسی پور در 3 برنامه ی اولیه به این مسئله پرداخت و به عنوان زبان فوتبالدوستان، با انعکاس نظرات علی کفاشیان – رئیس فدراسیون - خواهان همکاری مسئولان و متصدیان دولتی برای امضای تعهدنامه ها و قراردادهای لازم شد. زیرا برای ارسال درخواست میزبانی، یکسری الزاماتی از سوی AFC – کنفدراسیون فوتبال آسیا- وجود دارد که کشور میزبان باید آنها را به خوبی و در حد رضایت مسئولان کنفدراسیون برآورده سازد. اما این الزامات چیست و آیا حاکمین ایران توان اجرای آنها را دارند؟


هنگامی که صحبت از میزبانی یک تورنمنت فوتبال می شود، اولین چیزی که به ذهن میرسد، در اختیار داشتن استادیوم مناسب برای انجام بازی است. تمام فوتبالدوستان ایرانی – دستکم از طریق برنامه 90- مطلع اند که استادیومهای ما از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند. نه چمن، نه نور و نه امکانات جانبی همچون اتاق کنفرانس، رختکن و ... در هیچیک از استادیومهای ما مطابق شرایط روز دنیا نیست. حتی مشکلات استادیوم آزادی که گل سرسبد ورزش(نه فقط فوتبال) کشور است، بارها به نمایش درآمده است. چکه کردن آب در راهروها و سالنها به هنگام بارندگی، سرویسهای بهداشتی خراب و ناکافی، ترک برداشتن سقف راهروها و بتون زیر سکوها و ... را به دفعات دیده ایم. شاید گفته شود که تا آن زمان، همه ی این مشکلات عمرانی و فیزیکی رفع خواهند شد، اما نکته ی کلیدی برگزاری بازیها در کشوری همچون ایران، استادیوم و حتی مشکلات مهم دیگری چون ترافیک و دسترسی آزاد به اینترنت و ... نیست. ایران در راه میزبانی چنین مسابقاتی، با دو مشکل بزرگ روبروست. اولی بدون شک، همان تحریمهای کمرشکنی است که مانع می شود تا اسپانسرها، شرکتهای تلویزیونی و سایر ارکان یک تورنمنت بزرگ ورزشی به پای میز قرارداد بیایند و دیگری، تامین امنیت برگزاری بازیهاست. زیرا برای رژیم ایران، این تامین امنیت فقط اقدامات ضد تروریستی یا حتی ضد دزدی و کلاهبرداری نیست. علاوه بر دو مورد مذکور که در جای خود بار اصلی امنیتی را شکل می دهند، مورد دیگری نیز وجود دارد. به دلیل آنکه این رژیم از پایگاه مردمی برخوردار نیست، حتی یک تحصن کارگری یا صنفی را نیز بر نمی تابد و در خلال برگزاری بازیها انجام هر گونه تظاهرات –  حتی همانند آنچه که در زنجان برای حفظ سلامتی مردم روی داد- می تواند به دردسر بزرگی برای حاکمین تبدیل شود. به ویژه آنکه در جریان این مسابقات، خبرنگاران و عکاسان تمام رسانه های معتبر دنیا در ایران حضور خواهند داشت.
حال نگاهی بیفکنیم به مواردی که کنفدراسیون فوتبال آسیا خواهان تضمین اجرای کامل آنها از سوی کشور میزبان – در اینجا ایران- است: (خطوط قرمز رنگ)

الف) مهاجرت و سفر:
ایران باید تضمین دهد که ويزای ورود و اجازه خروج به افرادي که در ادامه می آید بدون هيچگونه قيد و شرط و محدوديتی توسط دولت داده شود:
تمام نمايندگان  AFC
تمام مقامات رسمی کشورهای شرکت کننده شامل اعضای تيم و کادر پزشکی
اعضای کميته بازاريابی  AFC
اصحاب رسانه و نمايندگان شرکت های حق پخش تلويزيونی
کارکنان شرکت‌های تبليغاتی و اعضاي وابسته
شرکت اصلی دارنده حق پخش رقابت‌ها و تمام اعضای مربوط
هواداران و خبرنگاران

این را بگذارید در مقابل این نکته که از نظر حاکمان و ملایان ایران، حضور هر فرد خارجی در کشور حتی برای گردش و تفریح به منزله ی «جاسوسی» تلقی می شود مگر آنکه خلافش ثابت شود! و یا آن را به مثابه ی تهاجم فرهنگی و برای به غارت بردن دین و ایمان مردم می دانند و از این رو ویزای ورود به ایران به ویژه برای اروپائیان و آمریکایی ها بسیار سختگیرانه صادر می شود. به بیان خودمانی، ملایان ایران اگر بتوانند، درهای مملکت را به روی دیگران می بندند و ایران را ایزوله می خواهند. لذا نفس برگزاری اینگونه مسابقات با حجم عظیم خبرنگار، بازیکن و مربی، تماشاگر و توریست و ... که به کشور وارد می شوند با روحیه ی آخوند جماعت سازگار نیست!

ب) صدور اجازه کار:
ایران باید تضمین دهد که اگر به عنوان ميزبان انتخاب گردید شرايطی را فراهم کند که افراد غير ايرانی شامل گروه‌هايی که در بند الف ذکر شد بتوانند طبق قانون داخلی ايران مجوز کار دريافت کنند.

با توجه به اینکه در این مسابقات، شاخه های مختلف شغلی از پزشک و خبرنگار گرفته تا شرکتهای تولیدی ورزشی و ... حضور دارند و با توجه به قوانین دست وپا گیر اداری در ایران قابل پیش بینی خواهد بود که صدور این مجوز برای تعدادی از این شاخه ها تا چقدر سخت و حتی محال خواهد بود. به ویژه آنکه از حساسیت رژیم ایران در مورد خبرنگاران خارجی به خوبی آگاهی داریم.

پ) امور گمرکی و مالیاتی:
ايران بايد متعهد شود که اجازه واردات و به دنبال آن صادرات هرگونه کالا در ارتباط با مسائل مربوط به جام ملت‌هاي آسيا از طريق موسسه، نهادها و افراد مشخص صادر شده و تمام هزينه‌های مربوط به ماليات، صادرات، امور گمرکی و ... براي افرادی که در بند الف آمده، رايگان باشد.

این بخش یکی از سخت ترین آزمونهای میزبان است. به دلیل آنکه گمرک دروازه ورود و خروج کالاست، ثروت هنگفتی را از خود عبور می دهد. از همین رو از زمان تاسیسش تاکنون، همواره امور گمرکی در اختیار حلقه های اولیه ی قدرت بوده و به همین دلیل است که حاکمان و حلقه های قدرت مایل نیستند غریبه از آن ارتزاق کند و تصویب قوانین خلق الساعه و یا باطل کردن قوانینی که عمرشان حتی به چند ماه هم نمی رسد، نه در راستای بهبود و اصلاح بلکه برای ثروت اندوزی باندی است که در آن لحظه در راس قدرت قرار دارد. حال در نظر بگیرید که کنفدراسیون آسیا از چنین گمرکی توقع دارد که اجازه واردات و صادرات رایگان را آنهم برای اجنبی کافر!! صادر کند.
در این زمینه بد نیست به لیستی از مواد و وسائلی که باید مجوز گمرکی بگیرند اشاره کنم تا متوجه شوید که چه بار گرانی بر عهده ی مسئولینی خواهد افتاد که تاکنون جز مکیدن شیره ی جان و مال ایرانیان، کار دیگری نداشته اند:
1- تجهيزات فنی و وسايل مربوط به تدارکات، غذا و ...
2-  تمام تجهيزات الکترونيکی مربوط به شرکت‌های دارنده حق پخش
3- تمام وسايل رايانه‌ای مانند دوربين‌ها و کامپيوترهای متعلق به نمايندگان رسانه‌ها
4- تجهيزات و وسايل پزشکی از جمله داروها و ...
5- تجهيزات مربوط به ورزش فوتبال مانند تور، توپ و ...
6- تمام مواد خام و وسايلی که شرکت‌های تبليغاتی براي انجام کارهاي خود نياز دارند.
7- تمام مواد و وسايلی که مربوط به حقوق برگزاری رقابت‌ها و اجرای فعاليت‌های مربوط به AFC  و جام ملت‌ها خواهد بود.
8- وسايل مربوط به اهدای جوايز مانند جام قهرمانی، مدال، پاداش و...
9- تجهيزات سخت افزاری و نرم افزاری که شرکت‌های تبليغاتی و اسپانسرهای AFC نياز به استفاده از آن دارند.

ت) معافيت کلی ماليات:
اگر ايران به عنوان ميزبان انتخاب شود، بايد متعهد گردد که در قبال مسائل مالياتی مربوط به کالاها يا خدمات ارائه شده به اعضای تمام کشورهای شرکت کننده در رقابت‌ها، رفتاری منطبق با قوانين مورد نظر AFC انجام خواهد داد. بدين صورت که با تمامی افراد و گروه هايی که پيش از اين از آنها نام برده شد، بايد به عنوان معاف از ماليات رفتار شود.

 بدون شرح!

ث) ايمنی و امنيت:
اگر ايران به عنوان ميزبان انتخاب شود، تضمين مي‌کند که تمام ابزارها و راهکارهايش را به کار بندد تا بالاترين درجه امنيت و ايمنی برای اين افراد فراهم شود.

1- تمام نمايندگان اعزامی  AFC
2-  تمام مقامات رسمی کشورهای شرکت کننده شامل اعضای تيم و کادر پزشکی
3- تمام مقامات رسمی کنفدراسيون فوتبال آسيا

با توجه به اینکه رژیم ملایان بدون پشتوانه ی واقعی مردمی و فقط با ایجاد فضای امنیتی- پلیسی تاکنون توانسته خود را همچون بختک بر ملت ایران تحمیل نماید، شاید این شرط از الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها شرطی باشد که ایران بتواند از عهده ی آن برآید! اما پیشتر گفته شد که از نظر ملایان حاکم، مسئله ی امنیت، بیشتر معطوف به تحرکات داخلی است تا امنیت برگزاری بازیها و مسئولین AFC.

ج) حمايت و به رسميت شناختن حق تبليغات:
ايران تضمين مي کند که معيارهای زير در وهله نخست طراحی و سپس اجرا شود. در صورت لزوم مسائل مربوط به تصويب قوانين جديد به شکلی انجام شود که در فاصله حداقل يک سال مانده به آغاز جام ملت های 2019 اين شرايط وجود داشته باشد. اين مسائل مربوط به حقوق شرکت‌های تبليغاتی و اسپانسرهای رسمي مسابقات است که ايران بايد متضمن شود با وضع قوانين و مقرراتي از رقابت ناعادلانه ساير شرکت‌های غير مرتبط با اين شرکت‌ها جلوگيری کند. همچنين مسائل مربوط به فروش غيرقانونی يا در اختيار قرار دادن بليت به افراد خارج از روال اين شرکت‌ها ممنوع شود.

مطلعان می دانند وقتی در سال 2006 تیم ملی به جام جهانی آلمان صعود کرد، اکبر غمخوار تحت پوشش آژانس مسافرتی خود و به همراه سایر همپالکی هایش همچون حسین الله کرم – سردسته انصار حزب الله- که آژانس هواپیمایی «توکا تور» را در اختیار داشت( ظاهراً هنوز هم دارد!) چه افتضاحی در فروش بلیتهای مسابقات به بار آورد. این تنها یک نمونه کوچک از کثافتکاریهای پشت پرده ی آقایان است. حال حساب کنید سران سپاه و بسیج و سایر خون آشامان مال اندوز، در سطح میزبانی چنین تورنمنت معظمی چه افتضاحاتی به بار بیاورند. مگر می شود جایی صحبت از پول کلان باشد و دست و پای آخوند در آنجا حاضر نباشد؟
در کشوری که زیر بار تحریمهای سنگین قرار دارد، در کشوری که دسترسی به بیش از نیمی از 500 سایت برتر در زمینه های مختلف میسر نیست، در کشوری که تمام منابع اصلی سرمایه در اختیار افراد خاص است و در کشوری که بانوان اجازه ورود به استادیومهای فوتبال را ندارند، باید موارد فوق از سوی این حکومت تضمین شوند تا کنفدراسیون آسیا امتیاز میزبانی را به ایران دهد! در حالی که مرام و روش آخوندهای حاکم بر وطن ما طی 35 سال گذشته ثابت کرده که آنان و تمام دار و دسته های مختلفشان همچون سپاه و بسیج و آقا زاده ها و چسبیده ها و ... سیستم را به گونه ای مدیریت می کنند که با تمام وجود به وصیت آن کفتار خمین و جلاد خون آشام عمل نمایند تا نگذارند این انقلاب ( شما بخوانید قدرت و ثروت) به دست نامحرمان (شما بخوانید افراد خارج از دایره ی مورد وثوق) بیفتد.

و اما حرف آخر:
با توجه به اینکه ایران برای کسب میزبانی این بازیها باید باکشورهایی رقابت کند که در بیشتر زمینه ها از ما جلوترند و حتی در میان آنان نام چین – با سابقه ی برگزاری المپیک- به چشم می خورد و با در نظر گرفتن این نکته که کنفدراسیون فوتبال آسیا از تمام یا اغلب مشکلات ایران آگاه است، لذا شانس زیادی برای میزبانی کشورمان وجود ندارد و بهتر از هر کسی، خود مسئولان فوتبال ایران بدان واقفند اما به نظر می رسد که طرح ارسال درخواست میزبانی برای فریب دادن مردم بوده است. زیرا چند سالی است که «میزبانی جام ملتهای آسیا» به یک خواست عمومی بین جامعه ی فوتبالی ما تبدیل شده و طی سالهای اخیر در روزنامه های ورزشی مطالبی در این خصوص چاپ شده و می شود.
راستی یک سوال:  آیا آخوندهای جنایتکار بر این باورند که حالا حالاها بر سریر قدرت اند و برای سالیان دراز خود برنامه ریزی کرده اند؟ و در نقطه ی مقابل اگر با وجود همه ی مشکلات، میزبانی این بازیها به ایران داده شود اما رژیم فعلی تا آن زمان سرنگون گردد، وضعیت این مسابقات چه خواهد شد؟!

۲ نظر:

  1. فقط میتونم بگم متاسفم و بزدی عمر این فاسدان خونخوار به اتمام میرسه

    پاسخحذف
  2. جمشید : آقا سامان عزیز بسیار عالی وبا نکته سنجی نوشتید دست مریزاد

    پاسخحذف